4.7 / 10
7269 votes
فیلمی به کارگردانی:Jon Garcia
سیدنی و دارل در میان هرج و مرج طاقتفرسای فیلمسازی مستقل و کمبودجه با هم آشنا شدند. مثل خیلی از آدمهایی که زیر فشار کار مجبور به تولید میشوند، رابطهشان صمیمانه شد و کمکم تحسین و احترام متقابلی نسبت به هم پیدا کردند. با این حال، رابطهشان هیچوقت فرصت شکوفایی پیدا نکرد و بعد از اتمام تولید فیلم، هر کدام به راه خودشان رفتند و به زندگیشان ادامه دادند. دو سال بعد از این ماجرا، وقتی فیلم آمادهی اکران شد و جشن افتتاحیه برگزار میشد، دوباره همدیگر را دیدند. در فضایی شاد و پرشور، در حالی که بازیگران و عوامل فیلم برای نقد و تحسین کارشان حضور داشتند، سیدنی و دارل، بعد از یک شب دورهمی و نوشیدنی، رابطهی نزدیکی با هم برقرار کردند. در این دو سال، آنها هم موفقیتها و شکستهای حرفهای زیادی را تجربه کرده بودند، هم رابطههای کوتاه و عاشقانه داشتند، اما همیشه ته ذهنشان یاد و خاطرهی یکدیگر بود؛ کسی که از دست رفته بود، نیمهی گمشدهی جادویی. اما... حالا شرایط فرق داشت.