2 nominations
6.7 / 10
1883 votes
50
فیلمی به کارگردانی:Vincente Minnelli
«جین برادبنت» هفده ساله (با بازی ساندرا دی)، که از زمان طلاق والدینش در آمریکا با مادرش زندگی میکرده، برای دیدار با پدرش، «لرد جیمی برادبنت» (با بازی سر رکس هریسون)، که مدیر اجرایی بانک است، به لندن میآید. لرد جیمی با «شیلا» (با بازی کی کندال)، که حالا لیدی برادبنت دوم است، ازدواج کرده است. سفر جین مصادف میشود با فصل "بالماسکه" در لندن، زمانی که دختران جوان جامعه برای یافتن همسری مناسب و ازدواج وارد اجتماع میشوند. شیلا، به عنوان اولین اقدام خود در مقام نامادری جین، میخواهد او نیز همراه با همسن و سالان بریتانیاییاش وارد این عرصه شود. شیلا معتقد است کسی مثل «دیوید فنر» (با بازی پیتر مایرز)، که یک محافظ در کاخ باکینگهام است، اگر هم خود او نباشد، گزینهای مناسب برای جین خواهد بود. جین با حضور در چند بالماسکه اولیه این فصل، نه تنها دیوید فنر را فردی بیمزه مییابد، بلکه نمیخواهد به رابطهی اولین دوست صمیمیاش در لندن، «کلاریسا کلارمونت» (با بازی دایان کلیر)، که عاشق فنر است، لطمه بزند. فنر هم به نظر نمیرسد اصلاً متوجه وجود کلاریسا به عنوان یک خواستگار بالقوه باشد و تمام توجهش به جین معطوف شده است. این مسئله، «میبل کلارمونت» (با بازی دیم آنجلا لنسبوری)، مادر نقشهکش کلاریسا، را از تلاش برای جلوگیری از هرگونه رابطهای بین فنر و جین بازنمیدارد تا کلاریسا بتواند در نهایت با فنر ازدواج کند. اما جین ظاهراً عاشق «دیوید پارکسون» (با بازی جان ساکسون) شده است، جوانی بیست و سه ساله، ایتالیایی-آمریکایی که در یک گروه موسیقی درامر است و در بسیاری از رویدادهای اجتماعی این طبقه به اجرای برنامه میپردازد. این موضوع خیلی به خاطر درامر بودن او نیست، بلکه شیلا تحت تأثیر شایعاتی قرار گرفته است مبنی بر اینکه دیوید پارکسون با «برندا باسینگتون» رفتار نامناسبی داشته و او را فردی نامناسب برای خواستگاری از جین میداند. جیمی، با وجود اینکه برای خشنود کردن همسرش تلاش میکند، در نهایت میتواند فراتر از شایعات را ببیند و به حقیقت پی ببرد، بهخصوص زمانی که متوجه میشود جین و پارکسون، که واقعاً او را دوست دارد، عاشق یکدیگر هستند. جیمی باید راهی پیدا کند تا شیلا را متوجه حقیقت دربارهی پارکسون کند، چرا که میداند تنها گفتن این موضوع، چارهساز نخواهد بود.