The Sailor Who Fell from Grace with the Sea

فیلمی به کارگردانی:Lewis John Carlino

آن اوزبورن، که نزدیک به چهار سال است بیوه شده و حالا مغازه عتیقه‌فروشی شوهر فقیدش، دیوید، را اداره می‌کند، همراه پسرش جاناتان اوزبورن در یک شهر ساحلی کوچک انگلستان زندگی می‌کنند. آن و جاناتان با گذشت این همه سال، هنوز هم دلتنگ دیوید هستند. جاناتان که در دوران بلوغ به سر می‌برد، از چیزی که در اتاق خوابش پیدا می‌کند برای کشف افکار نوظهور جنسیتی که در ذهنش می‌گذرد، استفاده می‌کند. آن، با وجود اینکه می‌داند جاناتان برخلاف دستوراتش، صبح زود از خانه بیرون می‌رود، از این بی‌خبر است که او در جلسات یک انجمن مخفی متشکل از پنج پسر شرکت می‌کند. این پسرها فقط با اعداد ترتیبی، که نشان‌دهنده جایگاه‌شان در گروه است و توسط «رئیس»، شماره یک، تعیین شده، یکدیگر را صدا می‌زنند. رئیس، یک شبه‌روشنفکر متکبر و سادیست است که نیاز به نمایش قدرت و تسلطش بر چهار نفر دیگر، به هر وسیله ممکن، دارد. او تا حد زیادی آن‌ها را نابالغ می‌داند و فلسفه‌های نیچه‌ای خود را با تأکید بر این موضوع که بزرگسالان قوانینی وضع می‌کنند که در نهایت نظم طبیعی زندگی را مختل می‌کند، بیان می‌کند. وقتی کشتی تجاری آمریکایی «بل» در بندر پهلو می‌گیرد، آن و جاناتان با افسر دوم، جیم کامرون، آشنا می‌شوند. جاناتان که مجذوب دریا است، شیفته چیزی می‌شود که جیم برای او تداعی می‌کند: نظم طبیعی که رئیس از آن سخن می‌گوید، به‌ویژه خود دریا. آن با جیم وارد رابطه عاشقانه می‌شود و این دیدارها جیم را به ارزیابی انتقادی از زندگی و آینده‌اش وا می‌دارد. جاناتان که معتقد است جیم ممکن است در تلاش برای برهم زدن آن نظم طبیعی باشد که او این‌چنین تحسینش می‌کند، وظیفه خود می‌داند که جیم را به مسیر درست بازگرداند و آن نظم را احیا کند. اگر این امر ممکن نباشد، جاناتان معتقد است که باید با هر وسیله‌ای که لازم است، این بی‌نظمی قریب‌الوقوع را اصلاح کند.